چهار معنای اصلی از مدرنیته ارائه می شود :
1- مدرنیته سیاسی (مفهوم مدرن از دموکراسی و حقوق شهروندی)
2- مدرنیته علمی و تکنولوژیک: (ایجاد علم جدید، انقلاب صنعتی و تکنولوژی مدرن)
3. مدرنیته زیباییشناختی (رابطهٔ جدید انسان با زیبایی و مفهوم جدید ذوق و سلیقه)
4- مدرنتیه فلسفی : (آگاهی سوژهٔ فردی از طبیعت و سرنوشت خود و لحاظ آن به عنوان اساس فکر و اندیشه)
اصول و مولفه هایی برای مدرنیته تعریف می شود که مختصر به آنها اشاره می گردد:
1- تجربه گرایی : یعنی توجه و اهتمام ویژه به شیوه تجربه برای مطالعه و تحقیق در علوم طبیعی و انسانی، بدون توجه به امور فلسفی و برهانی
2- انسان مداری : یعنی اعتقاد به محوریت انسان در تمام عرصه ها
3- عقل گرایی : به این معنا که عقل مستقل از وحی و آموزه های الهی توان اداره زندگی بشر را دارد و انسان با استفاده از عقل خود قادر است تمام مسائل را درک نموده و به حل آنها بپردازد
4- لیبرالیسم : به معنای آزادی خواهی خارج از چهارچوب دین
5- رفاه و زندگی شهری: یعنی بالا رفتن سطح زندگی مادی و رفاه و اشاعه فرهنگ شهر نشینی
6- رشد فناوری : توجه به رشد بی سابقه فناوری در تولیدات صنعتی و بروز شیوه های نو در تولیدات صنعتی
7- دمکراسی یا برابر گرایی : یعنی باور به اینکه همه انسانها از هر نژاد و جنسیت و دین و مذهبی که باشند، از هر نظر مساویند
8- سرمایه داری : توجه به نظام سرمایه داری و اقتصاد بازار آزاد
9- فرد گرایی : یعنی اصالت فرد و اعتقاد به تقدم فرد بر جامعه
10- سکولاریسم : یعنی حاکمیت فرد علمی و غیر دینی، و به تبع آن منزوی شدن اقتدار دینی از عرصه های اجتماعی، وبه طور کلی شیوع یک فرهنگ مادی و این جهانی .
مدرنیسم modernism
مدرنیسم به معنای تجددگرایی، نوگرایی و جنبش نو می باشد .
به معنی گرایش فکری و رفتاری به پدیدههای فرهنگی نو و پیشرفتهتر و کنار گذاردن برخی از سنتهای قدیمی است. نوگرایی فرایند گسترش خردگرایی در جامعه و تحقق آن در بستر مدرنیته است. نوگرایی یا مدرنیسم، گسترهای از جنبشهای فرهنگی که ریشه در تغییرات جامعه غربی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دارد، را توصیف میکند. این واژه مجموعهای از جنبشهای هنری، معماری، موسیقی، ادبیات و هنرهای کاربردی را که در این دوره زمانی رخ داده اند، در بر دارد
به عبارتی مدرنیسم در اصطلاح به اندیشه ها و شیوه هایی از زندگی یا سازمان اجتماعی مربوط می شود که جایگزین اندیشه ها و شیوه های سنتی گردیده و همه جوانب زندگی، اعم از فردی و اجتماعی را در برگرفته است .
مدرنیسم ، نوگرایی در عرصههای مختلف بررسی می شود :
1- عرصهٔ فلسفه (محوریت انسان و جایگزینی عقل به جای دین و الهام و ...)
2- عرصه دانش (علتها و معلولها همگی زمینی و منطقی و علمی خواهند بود)
3- عرصهٔ اقتصاد (خردمداری، اقتصاد کالایی و سرمایه داری، فروپاشی سنت و پیدایش جامعه مدنی)
4- عرصهٔ سیاست (مردم شهروند هستند، و به جای مکلف بودن دارای حقوق می باشند و حذف دین و خدا از جامعه)
5- عرصه هنر (متفاوت از کذشته)
مهمترین اصول و مؤلفه های مدرنیسم که ارائه می شود عبارت اند از:
1- علم گرایی: یعنی الگو قراردادن روش علوم تجربی درعرصه های معارف بشری و درتمام شئون زندگی
2- عقل گرایی
3- انسان گرایی: مدرنیسم انسان را در جایگاهی می نشاند که همه چیز باید در خدمت انسان قرار گیرد
4- فردگرایی یا اصالت فرد: یعنی اعتقاد به تقدم فرد بر جامعه، به این معنا که همه چیز نه فقط در خدمت انسان، بلکه در خدمت فرد انسانی است . در این تفکر حق اولا و با لذات مربوط به فرد است; لذا خواسته ها و امیال فرد را نمی توان به نفع جمع محدود کرد
5- دمکراسی یا برابرگرایی
6- لیبرالیسم: یعنی آزادی خواهی یا هواداری آزادی . لیبرالیسم یکی از شایع ترین و کهن ترین مکتبها و آموزه های فلسفی، سیاسی و اخلاقی دوران مدرن است
7- مادی گرایی (ماتریالیسم): تقدم و اصالت امور و منافع مادی بر امور غیر مادی، به این معنا که تنها ماده و آنچه از آن بوجود می آید از واقعیت و اصالت برخوردار است
8- پیشرفت باوری: باور به پیشرفت مستمر، بی وقفه و دائم قافله بشریت در طول تاریخ، و اعتقاد به پیشرفت و تکامل علوم تجربی، فناوری، اجتماعی و اخلاقی
9- احساس گرایی: در دیدگاه اخلاقی مدرن، عاطفه و احساس انسان به عنوان یگانه منشا داوری در مورد حسن و قبح اخلاقی و درستی و نادرستی افعال، شمرده می شود . بنابراین دیدگاه، انسان برای هدایت و رستگاری اخلاقی هیچ نیازی به یک منبع مافوق انسانی و فرا طبیعی (وحی) ندارد
10- سنت ستیزی: یعنی مخالفت با هر عرف دیرینه و آداب و رسوم، مگر آن آداب و رسومی که با باز اندیشی ها و معیارهای مدرن سازگاری داشته باشند
11- سکولاریسم: در اینجا به معنای اندیشه ای فراگیر است که تا سر حد توان می خواهد به اتکای خرد و علم، نفوذ و تاثیر دین را از عرصه ها و نهادهای اجتماعی اعم از سیاست، تعلیم، تربیت، اخلاق، هنر و ... بزداید .
پست مدرنیسم Postmodernism
پست مدرنیسم یا فرا مدرنیسم یا پسامدرنیسم : مکتبی است که به مدرنیته با نگاهی نو و دیگر نظر می کند.
پسامدرنیسم سنت نفی کننده و انتقادی مدرنیته را در مورد مدرنیته به کار می گیرد.
به عبارتی مکتب پست مدرنیسم، در برابر مکتب مدرنیسم و مدرنیته بوده و اصول آن را به نقد می کشد
در این مکتب با نگاهی خاص ، به جنبش های فمینیستی، همجنس بازان، جنبشهای طرف دار صلح و خلع سلاح و ... ، در راستای تقویت و حمایت از این جنبش ها و تفکرها حرکت می شود.
اصول پست مدرنیسم :
برای پست مدرنیسم مولفه های زیادی ارائه می گردد که به بعضی از آنها اشاره می شود:
- نسبیگرایی : نسبی بودن حقیقت
- کثرت گرایی : چندگانگی فرهنگها، قوميت، نژاد، جنسيت
- انكار واقعیت و شكگرایی : انكار وجود هرگونه واقعیّت نهایی و همجنین باید به همه چیز شك كرد .
- نیهیلیسم (پوچ گرایی) : به جای اعتقاد به نیروی الهی، هیچ انگاری و پوچ اندیشی ( بی هدفی، مشارکت در هرج و مرج، ابتذال، بی قید و بندی و لاابالی گری ) را نهاده است .
اسلام و مدرنیته ، مدرنیسم
میان اصول، مؤلفه ها و آموزه های اسلامی با عناصری چون علم گرایی، مادی گرایی، انسان محوری، فردگرایی، سرمایه داری، فرهنگ این جهانی و دنیوی، نسبیت افراطی در اخلاق و غیره نمی توان هیچ گونه سازگاری، خویشاوندی و تناسبی برقرار ساخت .
چالش اسلام با مدرنیته و مدرنیسم یک چالش جهانبینانه است .
یک اندیشه دینی ناب، و حیانی، کامل، ماندگار و ثابت نمی تواند با یک الگوی نظری مادی غیر حیانی موقت متغیر متکثر و متزلزل سر سازش داشته باشد
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسبها: <-TagName->